خانه / مقالات


جایگاه اقتصادی هرات در بیست سال اخیر

تاریخ انتشار : 19 - Jul , 2023

انتشار داده شده توسط : Kaihan Barakzai

انسان موجودی ست که حرکت حیوانی دارد به اضافه اینکه به سلاح زبان مسلح است که میتواند منویات خود را با زبان بیان کند و دقیقا توسط زبان است که انسان از حیوان جدا میشود و رفتارش سیاسی میگردد، از نظر شخصی زبان به انسان امکان میدهد تا آینده را پیش بینی نماید و به تجربه اش مراجعه کند و دور تر را ببیند و تنها به لحظه کفایت نکند، نیاز های آینده را بفهمد و برای آن برنامه ریزی کند. توماس هابز

 

چکیده

هرات  یکی از مهم­ترین و بزرگ­ترین شهرهای افغانستان بوده و بخاطر موقعیت جغرافیایی و هم­مرزبودن با کشور ایران و ترکمنستان، همه­واره منبع بزرگ عایداتی کشور بشمار رفته و با داشتن بزرگ­ترین شهرک تولیدی، جای­گاه قطب صنعتی و مرکز تجاری افغانستان را به خود اختصاص داده است.

هرات با داشتن فرهنگ و هنر والا به شهر علم و فرهنگ نیز شهرت دارد، که این نام بیش­تر بخاطر داشتن شاعران، نویسنده­گان و هنرمندانی­ست که از گذشته تا کنون در این شهر پرورش یافته و زیسته اند. بنابراین هرات کانون فرهنگی- هنری افغانستان نیز بشمار می­رود.

هرات در عهد باستان موقعیت و شهرت فراوان داشت و از زمانه ها دور این خطه کهن دارای آبادانی ، نظم سیاسی ، اقتصادی و مدنیت بوده است. هرات در عهد سامانیان و غزنویان پایتخت دوم خراسان بود و در دوره غوریان به مرکز اصلی سیاست ، اقتصاد و فرهنگ تبدیل شد. و در عهد تیموریان در حقیقت گنج خاور و خزینه فرهنگی هنری نه تنها در خراسان بلکه در شرق شده بود.

شهر هرات با تاریخ پرپیشینه و درخشان خود، همیشه بستر مناسبی برای تلاقی مدنیت­های شرق و غرب بوده­است و ازین­رو هرات را گهوارۀ تمدنی تاریخ پربار ادوار گذشته این مرز و بوم می­شناسند.

 

در این نبشته، تلاش می­شود نقاط قوت و ضعف شرایط موجود و ظرفیت­های بالقوه و بالفعل هرات بررسی و ارزش­یابی گردد تا مدخلی شود برای مقایسه این ظرفیت­ها و نیروهای تأثیرگذار این ولایت و نقش و آن­ها بر روند ترسیم، تدوین و اجرای سیاست­های کلان دولت در افغانستان.

 

  1. مقدمه- اقتصاد

        هرات شهری­ست که در این دودهۀ اخیر، نقش کلیدی در بودجۀ ملی و عواید داخلی دولت داشته و با تمامی ناملایمات درونی  و عدم حمایت درست و مناسب دولت، توانسته  با سرمایه­گذاری مردمی روی بخش خصوصی، سهم عمده­یی در اقتصاد و آبادانی کشور ایفا نماید.

         از دهۀ ۱۳۵۰ به بعد، اقتصاددانان به­جای تأثیر عوامل صرف اقتصادی، در بی­ثباتی­های اقتصاد، عوامل دیگری را نیز دخیل دانسته­اند. بیش­تر از همه، عوامل سیاسی را در بی­ثابتی اقتصاد کلان کشوری منشأاثر می­دانند.

        وضعیت سیاست در هرات همیشه به واسطۀ فضای اقلیمی و موقعیت جیوپولیتیک کشور، بیشتر از بقیه­یی جوامع درهم­ تنیده­گی داشته و دارای پیچیده­گی­های خاص بوده است- مصداق این ادعا: گذشتن راه ابریشم ازین دیار است.

        اثرپذیری اقتصاد از سیاست در افغانستان برخلاف جوامع توسعه­یافته و درحال­توسعه روند معکوسی داشته و دخالت سیاست­مداران در آن به سمت تصمیم­های سلیقه­یی و آنی- که اقتصاد را از کارآیی اش می­اندازد- رفته است. یعنی با گذشت زمان دولت بیش­تر بر اقتصاد مسلط شده است. بعد از حملۀ امریکا به افغانستان و در پی­آن مدرنیزاسیون ناموزون آن، اقتصاد را بیش­تر از قبل تحت تأثیر تحولات و تغییرات سیاسی قرارداده و همین امر موجب عدم حساب­گیری در فعل و انفعالات و مسبب ایرادات ساختاری در اقتصاد کشور شده است.

      ایرادات ساختاری از قبیل تورم، بی­کاری، فقر، رکود و اقتصاد مصرفی، تحت تأثیر درآمدهای: ترخیص کالا، عوارضات گمرکی و بی­برنامه­گی دولت و دخالت نیروهای سیاسی و مافیای اقتصادی و نیز عدم عنایت به حل مشکلات زیربناها، اقتصاد سیاسی افغانستان را به ناکارآمدی کشانده است. اقتصاد هر جامعه و کشوری مبتنی بر سازوکارها و سیاست­های مالی و پولی آن کشور تنظیم می­گردد. این سیاست­گذاری­ها، هدف­های خاصی را در کوتاه­مدت و بلندمدت در روند رشد و توسعۀ اقتصادی، دنبال می­کنند، که متأسفانه دولت دراین بیست­سال اخیر نتوانسته از سکتور صنعت در شهر هرات-حتی به­طور نسبی هم- حمایت کند. صنایع جدید و نوپا مستلزم حمایت­های خاص دولت اند، که شوربختانه ما شاهد ورشکست­شدن شرکت­های صنعتی خردوکلان در قطب اقتصادی افغانستان- به ویژه هرات- بودیم. این امر انگیزه­ها را برای سرمایه گذاری  کم­رنگ­تر نموده؛ میزان ریسک را بلند برده و حتی زمینۀ فرار سرمایه­ها را از این شهر فراهم نموده است.

       به­طور کلی، در تمام کشورهای جهان صرف­نظر از حیطه­های حاکمیتی و تصدی­گری، دولت ناگزیر به مداخله در برخی امور می­باشد. برخی از این مداخلات، در حوزۀ رفاه عمومی و به­طور خاص، در جهت گسترش حمایت از گروه­های آسیب­پذیر برای کاهش تفاوت طبقاتی و بهبود در توزیع درآمدها در جامعه، صورت­می­پذیرد.

      تا کنون نظریات مختلفی پیرامون عدالت- از یونان باستان گرفته تا روم باستان و اروپا - ارائه شده است که بیش­تر، به جنبه­های فلسفی عدالت عنایت می­داشته­اند؛ اما در چندقرن اخیر به­­ویژه از نیمۀ دوم قرن بیست به­بعد، مسایل مطرح شده پیرامون عدالت، گرچه از جنبه­های فلسفی عدالت غفلت نورزیده؛ اما رنگ­وبوی اقتصادی آن بسیار پررنگ­تر شده است.

       موضوع اساسی در علم اقتصاد تخصیص بهینۀ منابع محدود است، موضوع محدودیت منابع موجود، ارتباط تنگاتنگی با نامحدودبودن تمایلات و خواسته­های بشر دارد. علم اقتصاد، امروزه همان­طور که به تخصیص منابع اهمیت داده­است، به چگونگی تخصیص منابع نیز، ارزش و اهمیت فوق­العاده­یی قایل شده­است. به گونه­یی که موضوع عدالت اقتصادی، بخش قابل توجهی از موضوع عدالت را در عدالت اقتصادی ترسیم نموده است.

 

 

  1. ظرفیت­های موجود هرات

 

2-1. بنادر

هرات دارای دو بندر تجارتی با دو کشور همسایه- ایران و ترکمنستان- بوده که سالانه میزان قابل توجهی مواد و کالای تولیدی از طریق این بنادر وارد کشور می­شود. این واردات از یک­سو باعث افزایش درآمدهای گمرکی شده و از جانب­دیگر با نبود سیاست­های مالی دولت در قبال واردات کالاهای ضروری و غیرضروری باعث ورشکسته­گی بیش­تر شرکت­های تولیدی در این ولایت شده است.

عواید حاصله از این منبع،  ۵۹.۴۶۳  ملیارد در سه­ سال گذشته بوده و عواید پیش بینی شده در سال مالی ۱۳۹۹ بالغ بر ۳۰ ملیارد افغانی می باشد که خود منبع بزرگی برای تمویل بودجۀ ملی می­تواند باشد.

با وجودی ­که بودجۀ ملی سالانۀ کشور ما فقط  ۵۰٪ را از عواید داخلی ملی تأمین می­کند و– متأسفانه - بیش­تر متکی به کمک­های بین­الملی، قرضه­ های بلا عوض و درازمدت  می­باشد.

 

 

2-2. صنعت

صنایع، هستۀ اصلی اقتصاد در جوامع پیش­رفته محاسبه شده و در واقع موتور محرک پیش­رفت در کشورهای درحال توسعه­اند. بسیاری از خدمات و نیازهای اساسی انسان­ها را همین صنایع تأمین می­کنند. صنایع می­باید، محرک اصلی اشتغال و رشد اقتصادی باشند که با رونق­بخشی فعالیت­های صنعتی بتوان پویایی جامعه را مشاهده کرد. رشد اقتصاد با رشد صنایع و صنعت پیوند ستبرین و تنگاتنگی دارد که در اثر این هم­پیوندی عوامل متعددی شکل می­گیرد.

از عینکی دیگر، صنعت از منابع تراکم ثروت در هر اقتصاد بشمار می­رود. پرهویداست که بازار، در همۀ امور اقتصادی از دو طرف معادله شکل می­گیرد: که یک­طرف تقاضا و طرف دیگر عرضه است. یکی از قسمت­های بسیار مهم بازار- که بدون آن امکان سوق آن به سمت کمال به هیچ­وجه میسر نیست- بحث عرضه می­باشد. این قسمت را صنعت و صنایع به شکل مداوم هدف قرارداده و در شکل­دادن اقتصاد به کار می­گیرد.

صنایع و تولیدات صنعتی، در افزایش صادرات در کشورها نقش مهمی را ایفا می­نمایند. به گونه­یی­که صنایع در تجارت بین­الملل، موازنۀ تجارتی و تراز پرداخت­ها را که- مهم­ترین ابزارهای تحلیل اقتصادی در اقتصاد یک کشور محسوب می­شوند- تأمین نموه که از آن به صادرات و واردات مرئی و نامرئی تعبیر می­کنند. این مسئله باعث سرمایه­گذاری­های کوتاه­مدت شده و در نتیجه، تقاضای کل در یک اجتماع را بالا برده و باعث تصریح تولیدات و رشد اقتصادی می­گردد.

     در کشور ما این امر مهم، حکومت محلی را واداشت تا شهرک صنعتی هرات را- که در اواخر سال ۱۳۸۱ با سرمایه­گذاری اولیۀ ۳۵۰ ملیون دالر در مساحت ۸۰۰ هکتار-  تأسیس نماید. از آغاز فعالیت شهرک صنعتی هرات تا اکنون، به تعداد ۵۰۰ فابریکه در این شهرک فعال گردیده، که متأسفانه ۲۰۰ فابریکه به دلایل عدم حمایت دولت و اعمال- خواسته یا نخواستۀ- سیاست­های دمپینک( قیمت های دو نرخی ) از فعالیت بازمانده­اند. با آن­هم، آمار در سه سال اخیر نشان می­دهد که  به تعداد ۶۰ فابریکه به ارزش بیش ۱۰۰ ملیون دالر در شهرک صنعتی هرات گشایش یافته و به فعالیت­های خود ادامه می­دهند. شهرک صنعتی هرات را می­توان به حیث نگین صنعت افغانستان یاد کرد، که در حال­حاضر بیش­تر از ۳۰۰ فابریکه  در ۲۷ بخش تولیدی فعالیت دارند. این بخش­های تولیدی، افزون بر تأمین بازار هرات، نیازهای اولیه ولایات دیگر را نیز به­طور نسبی مرفوع می­نماید. اگر به این شرکت­های تولیدی، حمایت جانبی صورت گیرد، با عنایت به این­که ظرفیت تولید انبوه را دارا هستند، سهم بیش­تری از نیازهای کشور را برآورده خواهند ساخت. افزون­براین در حال­حاضر، تعداد کارمندان شهرک صنعتی هرات بالغ بر ۲۵۰۰۰ نفر می­باشد که ۲۵٪ آن­ها را خانم­ها تشکیل می­دهند، بدون­شک حمایت مالی دولت می­تواند زمینۀ اشتغال بیش­تری را برای مردم به ویژه خانم­ها- که فرصت­های شغلی کم­تری با توجه به بافت اجتماعی کشور برای­شان میسر است- فراهم ­نمایند.  

 

3-2. تجارت

در علم اقتصاد، راه­های مواصلاتی تشبیه به شاه­رگ­های اقتصادی هر کشور شده که می­تواند قلب هر اقتصاد را به جنب­وجوش درآورد.  تحرک و پویایی را در تمام عرصه­های کشور به وجودآورده و سازوکاری­های اقتصادی را سامان ببخشد. خوش­بختانه هرات، نظر به موقعیت جغرافیایی که داراست، توانسته از دوشاه­راه بزرگ خود برای حمل­ونقل کالا و خدمات- که به دوبندر بزرگ اسلام قلعه و تورغندی منتهی می­شود- بهره­جسته و از این حیث در جایگاه عالی در اقتصاد کشور قد برافرازد. این امر موجب روابط روزافزون بین کشورهای همسایه و تاجران منطقه­یی شده و از این­طریق توانسته تخصص، کارایی، تکنولوژی وشیوه­های مدرن تولید را وارد کشور نماید.

با نظرداشت ظرفیت­های موجود و بررسی ارقام ارایه شده از جانب وزارت مالیه، در سه­سال اخیر مالی ۱۳۹۶- ۱۳۹۸ میزان صادرات از این بنادر بالغ­بر ۵.۵ ملیارد افغانی بوده و میزان واردات تجارتی از این بنادر در جریان سال­های مالی ۱۳۹۶-۱۳۹۸ به مبلغ ۱۲۲، ۱۳۵، و ۱۰۶ ملیارد افغانی شده­است که به­ترتیب کسر بیلانس به ۹۶.۱۰٪، ۹۶.۱۶٪ و ۹۴.۷۱٪ می­رسد.   

 

در دودهۀ اخیر، افغانستان با پیروی از سیستم اقتصاد بازار آزاد، بدون دخالت دولت انارشیزم مافیایی و فساد در گمرکات، روند روبه­رشد تجارت کند گردیده و اقتصاد بازار به یک اقتصاد مصرفی مبدل گردیده است. این سیاست، بخش صنعت را وابسته به موادخام بازارهای خارجی نموده است. از طرفی این امر موجب شده تا روند روبه­رشد تولیدی هرات به چالش جدی مواجه شود.

تجارت به عنوان یک عنصر مؤثر و کلیدی در توسعۀ اقتصادی همه­واره مطرح بوده و توسعۀ تجارت منجر به افزایش تخصص و کارآیی در بخش­های صادراتی و تخصیص مجدد منابع از بخش­های غیرتجاری به تجاری می­شود. این روند می­تواند، به رشد تولید کمک کرده و صادرات را به عنوان عامل تأثیرگذار در رشد اقتصادی کشور معرفی­نماید.

بنابرین برای رسیدن به اهداف بلندمدت توسعۀ اقتصادی، مبادلات تجاری کشور باید افزایش یابد تا قیمت­ها و قیمت تمام شده شرکت­ها و تصدی­های  داخلی بیش­ازپیش کاهش یابد و در نهایت بخش صادرات از طریق کسب منافع جانبی حاصل از بهبود بهره­وری بر کل عوامل تولید، تأثیر مثبت بگذارد.

 

4-2. زراعت و دام داری

نخستین جرقه­های انقلاب فنی و فرهنگی انسان، با شروع به کاشت بذر و برداشت محصولات زراعتی زده شده است. زراعت باعث تحول عمده­یی در زنده­گی انسان شد. این امر محتاج اسکان و یک جانشینی برای تهیه زمین، کشت و برداشت است. این روند به مالکیت افراد به گروه­ها ختم می­شود که در آن زمین به چیزی که باید برای آن جنگید و آن را حفظ کرد، تبدیل می­گردد. براساس گزارش USAID و آمار زراعتی ۸۰٪ مردم افغانستان به زراعتی و دام­داری اشتغال دارند و ۳۱٪ در آمد ناخالص ملی از محصولات زراعتی به دست­ می­آید. همین­طور بخش اعظم صادرات افغانستان نیز محصولات زراعتی و دامی­ست.

توسعه و رشد بخش زراعت و تنظیم منابع آبی و شبکه­های آب­رسانی، پیش شرط و نیاز ضروری توسعۀ زراعتی کشور است. تا زمانی که موانع توسعه­یی و چالش­های فراراه سکتور زراعت بر طرف نشود، سایر بخش­ها نیز به شکوفایی، رشد و توسعه دست نخواهد یافت. به همین لحاظ در ساختار اقتصادی جامعۀ افغانی، زراعت از اهمیت ویژۀ برخوردار است. کارشناسان، زراعت را مهم­ترین بخش در اقتصاد افغانستان می­دانند و اعتقاد دارند که تنها با توسعۀ این بخش می­توان به رشد و توسعۀ مطلوب اقتصادی در افغانستان دست یافت.

براساس گزارش FAO در سال ۱۳۹۵ در ولایت هرات ۵۴٪ مردم به زراعت و دام­داری مصروف­بوده­اند. طی سال ۱۳۹۶ به تعداد ۱۶ شرکت زراعتی، باغ­داری و دام­داری در سکتور زراعت تأسیس گردیده است که در مجموع دراین­بخش مبلغ ۳۵۰۰۰۰۰ دالر امریکایی از جانب سکتور خصوصی سرمایه­گذاری صورت گرفته است.

زمین منبع ثروت در دوران حاضر است، هرات دارای ۵۳ درصد زمین­های هموار و در بخش زراعت مجموعا ۳۷۵ هزار هکتار زمین را به صورت للمی و آبی زیر کشت دارد. پیداوار زراعتی هرات در سال ۱۳۹۸ به ۲۲۲۱۰۰۰ تن رسیده است. که ازین مقدار فقط سهم انگور آن  به ۱۳۰۰۰۰ تن و سهم زعفران آن ۱۸  تن می­باشد. بااین­حساب، تنها عواید ارزی زعفران حدود ۲۰ ملیون دالر شده­است. بنابراین، در شرایط کنونی زراعت در افغانستان به­ترین و شاید تنها گزینه برای ایجاد زیرساخت­های اقتصادی این کشور باشد.

 

5-2. معادن  

معادن تأمین کنندۀ مواد اولیۀ مورد نیاز بسیاری از صنایع بوده و در امر خودکفایی صنعتی، ایجاد اشتغال، تولید و افزایش­ تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه یک کشور، نقش بسزایی دارند. به­طوری­که می­توان ادعا کرد، صنعتی را می­توان مستقل نامید که قبل از هرچیز، مواد اولیۀ مصرفی آن از منابع داخلی تأمین شود. در گزارش وال‌استریت: نفت، گاز، زغال ‌سنگ، جنگل و چوب، طلا و نقره، مس، اورانیوم، آهن خام و فسفات- که همگی از منابع مهم جهانی بوده- به‌ عنوان شاخص ثروت در نظر گرفته­شده‌­اند.

گردش مالی بخش معدن در جهان حاکی از هشت­هزار میلیارد دالر است. ازاین­میان، گردش مالی بخش صنعت دنیا یعنی ۲/۲هزار میلیارد دلار آن(حدود ۳۰ درصد)، مربوط به بخش معدن است. ارزیابی‌ها نشان می­دهد که، طبق بعضي آمارها، ارزش مجموعي معادن و منابع طبيعي افغانستان نزدیک به سه تريليون دالر است.

      به­طوراستندرد، در سطح جهان معادن نقش ۵،۵ تا ۶ درصدی در تولید ناخالص ملی کشوها را دارند. هر واحد کوچک معدنی حداقل برای ۵۰ نفر شغل ایجاد می­کند و در واحدهای متوسط معدنی می­شود، حداقل برای ۱۵۰نفر کار ایجاد کرد.

براساس تقسیم­بندی ریاست معادن و پطرولیم هرات، معادن این ولایت به سه دستۀ: بزرگ، متوسط و کوچک تقسیم شده است. این معادن شامل معادن مس، لیتیوم، طلا، زغال سنگ، سرب؛ سمنت، آهن، سنگ مرمر، سنگ چونه، گچ، نمک، سنگ نیکا و سنگ­های تعمیراتی می­باشد. 

طبق امار موجود ٤٠ درصد معادن هرات که شامل نمک، گچ، چونه و نیکا، سنگ مرمر، زغال سنگ می­باشد، به بهره برداری سپرده شده است درحالی­که، استخراج معادن پرسود از جمله معدن سمنت هرات- که تأسیسات آن تا حدودی آماده و مطالعات میدانی آن نیزصورت گرفته- هنوز به بهره­برداری سپرده نشده است . استخراج معادن بزرگ و متوسط، می­تواند به راحتی تأمین­کنندۀ مواد خام بخش صنعت را فراهم کند و در عین­حال زمینۀ اشتغال نیروی­های انسانی را نیز مهیا سازد.

 

6-2. منابع آبی

دسترسی به آب شيرين و تمیز، يكي از مهم­ترين موضوع­های مطـرح بـراي انسان امروز است. از يك طرف افـزايش تقاضـا بـراي ذخـاير آبـي بـه منظـور جاي­گزيني آنچه مصرف مي­شود و ازطرف­ديگر، آلوده­گي رودخانه­ها، درياچه­هـا و ساير منابع آب، اين موضوع را در آينده، به بحرانـي فزاينـده تبـديل خواهـد كرد. بنابرین، بهره­برداري بهينـه از منابع آب و جلـوگيري از آلـوده­گي منـابع آب و منابع تجديد شونده، يكي از اركان اصلي براي توسعه مـي­باشـد.

تخمین­ زده­می‌شود که میزان بارنده­گی سالانه در افغانستان ۱۶۳ میلیارد مترمکعب است که از این جمع، ۵۷ میلیارد آن، آب‌های جاری، ۱۸ میلیارد مترمکعب آن، آب‌های ذخایر زیرزمینی و باقی آن، به گونه‌های دیگر ذخیره، جذب و یا تبخیر می­گردد.

افغانستان دارای ۲۵ رودخانۀ بزرگ، صدها رودخانۀ کوچک و هزاران جوی و قله‌های پوشیده از برف می­باشد. این یک ثروت بی ­بدیل به حساب می­رود، که شوربختانه، دولت تنها ۲۰میلیارد از ۷۵ میلیارد مترمکعب آب­های قابل دسترس را، می­تواند استفاده­نماید.

افغانستان کشوری­است که بخش اصلی اقتصاد آن به محصولات و تولیدات زراعتی متکی است- بخشی که فعال­بودن آن نیاز شدید به مدیریت آب‌های کشور دارد.

حوزۀ فرعی دریایی هری­رود پایینی(هرات) با مساحت مجموعی ۵۵۸۶۸.۵۳ کیلومتر و موجودیت حدود ۱.۳میلیارد مترمکعب آب، فعالیت­هایی را روی منابع آب انجام داده است. ازاین­میان، کار اعمار پروژۀ بند سلما(که در ولسوالی چشت بالای دریای هریرود قراردارد) در سال ۱۳۸۶ آغاز گردیده و با هزینۀ ۳۰۰ ملیون دالر- از کمک­های کشور هند- در سال ۱۳۹۵ تکمیل و به بهره­برداری سپرده شده است. این بند دارای ظرفیت ۶۳۳ ملیون مترمکعب آب است و قادر به تولید ۴۲ میگاوت برق و و آب­یاری حدود ۷۵۰۰۰هکتار زمین در این ولایت.

ازمنابع­دیگر آبی در این ولایت، می­توان به بند پاشدان اشاره کرد، گرچه کار روی بند آب­یاری و برق پاشدان، از سال ۲۰۱۱ با بودجۀ ۱۱۷ملیون دالر- از بودجۀ انکشافی دولت- شروع شده؛ مگر تا کنون تکمیل نگردیده است. این بند ظرفیت ۴۵ ملیون مترمعکب آب را دارا بوده و قادر به تولید ۲ میگاوت برق و آب­یاری ۱۳۰۰۰ هکتار زمین می­باشد.‌

 

با عنایت به موارد مطرح شده در بالا، به روشنی قابل مشاهده است که منابع عایداتی هرات توانسته دراین بیست­سال اخیر تا ۲۰ درصد از بودجۀ ملی را تأمین کند؛ ولی دولت و برنامه­ریزان مالی، بدون عنایت بر اصول آتی: میزان نفوس، درجه ولایت، میزان محرومیت و مساحت جغرافیایی، که در اصول نامه بودجه تذکر یافته است بودجه عادی و توسعه وی این ولایت را تنظیم نموده و در تحلیل بودجه سال ۱۳۹۹ هرات جز ولایات محروم بشمار نرفته و ازین معیار نتوانسته برای تخصیص منابع بیشتر و وجوه نقدی بیشتر بهرمند گردد.

امار های موجود نشان دهنده این است که میزان فقر در افغانستان  بیش از ۵۰ درصد میباشد و هرات نیز تافته جدا بافته از افغانستان نیست.

 به این ظرفیت ها و بسترهای مناسب برای اجرای پروژه ­های توسعه­وی، با تبعیض منطقه­یی و عدم رعایت اصول توازن در بودجه، حدود  نه ملیارد افغانی به هرات تخصیص داده شده است . آفتابی­ست که این مبلغ به تناسب میزان درآمد حاصله از منابعی که گفته­آمدیم، بسیار ناچیز و به دور از واقعیت­های عینی این جامعه بوده و جفایی­ست بس عظیم، به حق دومین شهر پر نفوس افغانستان.

ادامه مطلب در بخش سیاسی بخوانید 


نویسنده: کیهان بارکزی

دانلود