خانه / در باره ما


دلیل ضرورت تشکیل اتاق فکر چیست؟

در دنیای کنونی نوعی سازمان ویژه برای تفکر و پژوهش در حوزه سیاست‌سازی، تصمیم‌سازی و تولید ایده وجود دارد که بر اصل جمع اندیشی و ایده‌پردازی استوار است. این مراکز در اصطلاح به Think Tank معروفند که در ادبیات تخصصی فارسی معادل‌هایی مانند نهاد مولد اندیشه ، کانون تفکر، اندیشگاه ، اندیشکده، مخزن اندیشه و اتاق فکر برای آنها پیشنهاد شده است .

به طور کلی ضرورت‌های تشکیل اتاق فکر را می توان در سه حوزه اساسی به شرح زیر مورد بررسی قرار داد:

الف)ضرورت تشکیل اتاق فکر حکومتی:

نظریه فکر حکومتی مدل جدیدی در گفتمان فکر سازی بشری است که در صورت پدیاری، ادبیات آموزشی و پژوهشی رایج را بطور کلی متحول می سازد. اتاق فکر حکومتی مرکزی برای شناسایی فکرسازان و فکرپژوهان حکومتی است.

ب)ضرورت تشکیل اتاق فکر در بخش‌های اقتصادی و صنعت:

سیاست گذاری در بخش‌های اقتصادی و صنعت به دلیل تنوع اطلاعات، کمبود وقت مدیران و فقدان سیستم طبقه بندی اطلاعات و اطلاعات ناقص با مشکلات فراروانی مواجه شده است. برای رفع این نقیصه‌ها کانون‌های مولد اندیشه یا کانون‌های مستقل شکل گرفته‌‌اند. اعضای تشکیل دهنده این نهاد اندیشمندانی هستند که فراتر از حوزه مهندسی و مهارات فنی دارای قوه تشخیص، تحلیل، پردازش و سیاست‌گذاری هستند.

ج) اهمیت کانون‌های تفکر در تجارت و مدیریت:

رقابتی شدن فعالیت‌ها در عرصه مدیریت و تجارت و پیچیده شدن محیط رقابتی ضرورت تشکیل این اتاق‌ها را بیش از پیش حساس و مهم نموده است. برخی از ضرورت‌ها و کارکردهای تشکیل اتاق فکر در بخش‌های تجارت و مدیریت را می توان به شرح زیر برشمرد:

1.    انجام مطالعات استراتژیک و مشاوره در امر برنامه‌ریزی

2.    توجه به موضوع توسعه تکنولئژی و انتقال صحیح تکنولوژی و انتقال صحیح تکنولوژی

3.    فرهنگ‌سازی

4.    پیگیری توسعه منابع انسانی

5.    پیش‌بینی و تحلیل

6.    ارائه مشاوره در زمینه تدوین استانداردهای مدیریت تجارت

7.    ارائه راهکارهای مختلف تجاری و مدیریتی

8.    ارائه ایده‌های نو و کاربردی برای استفاده مدیران بخش‌های صنعتی و تجاری در کشور

محورهای اساسی اتاق فکر

1    اتاق فکر و فرایند آینده پژوهی

2.    اتاق فکر و ایده‌پردازی

3.    اتاق فکر و و مدیریت محیط

4.    اتاق فکر و تصمیم‌گیری هوشمند و خلاق

5.    اتاق فکر و مدیریت تحول

6.    اتاق فکر و مدیریت دانش

7.    اتاق فکر و و تصمیم‌گیری هوشمند و خلاق

ضرورت‌هاي وجود اتاق فكر

يكي از آسيب‌هاي جدي در حوزه مديريتي، گرفتار شدن تصميم گيرندگان در گير و دار مسايل اجرايي روزمره است. تا وقتي مديران سرگرم طي روال‌هاي از پيش تعيين شده ، شركت در جلسات، پاسخگويي به مراسلات و مانند اينها هستند، فرصت چنداني براي تفكر و انديشه نخواهند يافت و در خوشبينانه‌ترين حالت، اگر هم فرصت اين كار را بيابند در تصميم‌گيري ، تكيه بر تفكر منفرد دستيابي به موفقيت را تضمين نمي‌كند، بنابراين لازمه عبور از اين چالش، ايجاد ساختاري است كه بتوان از طريق آن فكر را غني و بارور ساخت.

پس مي‌توان گفت كه اتاق فكر، مركزي مطالعاتي پژوهشي است كه در آن مطالعات وتحقيقات  كاربردي انجام مي‌شود و براي حل مسايل، خلق ايده‌هاي جديد و تدوين ايده‌‌هاي كلي شكل گرفته و پيشنهادهاي خام به سياست‌ها و برنامه‌هاي دقيق و قابل اجرا تبديل مي‌شود. در اتاق فكر، شكل‌گيري وتوليد  انديشه‌ها تقويت گرديده و از نابودي و به دست فراموشي سپرده شدن آنها جلوگيري ‌مي‌شود.

شايد موضوع اتاق فكر، موضوع تازه ونويي به نظر نرسد اما نقش ارزشمند اتاق‌‌هاي فكر در تعاملات سياسي، اقتصادي، اجتماعي وفرهنگي وتاثير مثبت آن در توسعه و ارتقاي سازمان‌ها، به‌ويژه سازمان‌هاي ارايه دهنده خدمات به قشرهاي متفاوت جامعه، باعث شده است كه اين تشكيلات غير‌ساختارمند گذشته، امروزه جايگاهي در ساختار سازمان‌ها پيدا كند.

اگر مديران در گذشته صرفا با تكيه بر دانش خود و حلقه محدود مشاوران به اداره امور عمومي سازمان همت مي‌گماردند، اينك با بهره‌گيري از چنين ساز و كاري نمي‌توانند به اداره همه جانبه امور بپردازند، درصورتي كه مي‌توانند در تصميم‌گيري خود با بهره‌گيري از تفكر جمعي، ضمن شناسايي فرصت‌ها، تهديدها و نقاط قوت و ضعف خطاپذيري عملكرد خود را به حداقل كاهش دهند.

اهتمام، تعهد و توجه ويژه اهل تفكر و سياست به اين كانون‌ها و همچنين بازبيني علمي مستمر و منظم آنها براي مصون ماندن از آسيب‌هاي احتمالي مساله‌اي ضروري است.

يكي از عادت‌‌هاي بدي كه دامنگير جامعه ماست، عمل پيش از تفكر يا تفكر پس از عمل است كه راه برون رفت از اين سيكل معيوب، نهادينه سازي الگوي عمل مبتني بر معرفت است. اتاق فكر، مغزي براي انديشيدن، ذهني براي پرواز كردن و فكري براي گشودن است. اتاق فكر عرصه‌اي است كه در آن خرد جمعي به منصه ظهور مي رسد . در اين فضا شركت‌كنندگان درخصوص مسايل و موضوعات مورد بحث به اجماعي همگاني دست مي‌يابند، چرا كه در اينجا ديگر از روابط قدرت خبري نيست.